عطش کارگردان «شادروان» برای دریافت سیمرغ جشنواره فجر/ نگرانی یک منتقد از احتمال بایکوت «علفزار»
به گزارش گروه فرهنگ خبرگزاری آنا از روابط عمومی برنامه، دومین قسمت برنامه «سینما ملت» با حضور حسین نمازی، کارگردان فیلم شادروان، میثم مهدیار، پژوهشگر، استاد دانشگاه، سعید قطبیزاده و نعمتالله سعیدی، منتقدان سینما و میلاد نجفی، روزنامهنگار برگزار شد.
«سینما ملت» تنها برنامه زنده این روزهای جشنواره فیلم فجر در تلویزیون است که هر شب در ایام جشنواره، ساعت ۲۳ از شبکه چهار سیما پخش میشود.
چهارشنبهشب مصادف با پایان سومین روز از چهلمین جشنواره فیلم فجر، این برنامه با آیتمهای مختلفی ازجمله سه «اتفاق» کارگردانی، نقد و خبر به روی آنتن رفت.
«اتفاق چلمرغ» آیتمی طنز است با حضور و اجرای رضا احسانپور در محل سالن همایشهای برج میلاد یا همان خانه چهلمین جشنواره فیلم فجر تولید و پخش میشود. «برشینو» هم آیتم طنز دیگری است که به روش صداگذاری بر روی بخشهایی از آثار سینمایی به طرح موضوعات و حواشی سینمای ایران و جشنواره فجر به گونهای متفاوت میپردازد.
میلاد نجفی، روزنامهنگار مهمان اول برنامه به اخبار روز سوم و حواشی این روز پرداخت و درباره مهمانان ویژه چهلمین جشنواره فیلم فجر، اعتراض عکاسان خبری نسبت به نحوه برگزاری نشست خبری و موضوع انصراف مسعود کیمیایی از حضور در جشنواره فیلم فجر صحبت کرد.
عطش کارگردان «شادروان» برای دریافت سیمرغ جشنواره فیلم فجر
اتفاق «کارگردانی» دومین آیتم «سینما ملت» میزبان حسین نمازی کارگردان شادروان و میثم مهدیار پژوهشگر و استاد دانشگاه بود.
حسین نمازی در پاسخ به این سؤال که هیئتداوران باید به چه نکاتی دقت کنند تا بتوانند حق مطلب «شادروان» را ادا کنند؟ گفت: من متوجه شدهام که در شرایط فعلی حاکم بر جامعه نباید فیلم تلخ بسازم یعنی اگر میخواهم در اثری به یک موضوع تلخ بپردازم، باید این کار را در فضایی شیرین انجام بدهم. من سعی کردم در درون کارم ریتمی درست کنم که نیفتد. به نظرم بازیگردانی مهمترین کار کارگردان است و من این مسئولیت را به هیچ کسی واگذار نمیکنم.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا اصرار دارد بگوید فیلمش طنز و کمدی نیست؟ بیان کرد: کمدی ژانری است که مشخصات خاص خودش را دارد. چنین فیلمی با هدف خنداندن مخاطبش ساخته میشود و پایانی کمدی دارد. فیلم من کمدی نیست چون اگرچه پایانش شیرین است اما کمدی نیست و با هدف خنداندن مخاطب ساخته نشده است. از طرف دیگر کدام فیلم کمدی را سراغ دارید که در جشنواره فیلم فجر با اقبال داوران این جشنواره مواجه شده باشد؟ جشنواره فیلم فجر برای من خیلی مهم شده است زیرا سرنوشت خیلی از فیلمسازان و فیلمهایشان به میزان موفقیت در این جشنواره بستگی دارد. من خیلی از فیلمها را دیدهام که در جشنواره فیلم فجر نبودهاند و نابود شدهاند یعنی حتی به اکران نرسیدهاند. فیلمی که در جشنواره فیلم فجر جایزه میگیرد، جریانساز میشود. اینجا است که مسئولیت داوران جشنواره مذکور سخت میشود. آنها با انتخابهایشان به عرصه سینمای کشور خط میدهند.
انتقاد و نگرانی نمازی از نحوه رأیگیری سمفا از مخاطبان فیلمش
نمازی اعلام کرد: واقعیت این است که در روزهای اخیر اتفاقی افتاد که من را نگران کرد. امسال نحوه رأیگیری برای انتخاب بهترین فیلم از نگاه مردم بر عهده سمفا گذاشته شده است. در روزهای اخیر چند نفر گفتهاند اگرچه بلیت تماشای فیلمم در سالنهای سینمای سطح شهر را تهیه کردهاند و اثرم را دیدهاند اما پیامک رأیگیری را دریافت نکردهاند. من از دوستان فعال در سمفا خواهش میکنم حتماً این موضوع را پیگیری کنند. جایزه بهترین فیلم از نگاه مردم برای من خیلی مهم است. فیلمی که مردم آن را خوب بدانند، در زمان اکران با استقبال خوبی مواجه خواهد شد. شاید جشنواره فیلم فجر نباید ان قدر مهم باشد اما مهم شده است البته جوایز این جشنواره چندان اهمیت ندارند. تأثیر دریافت آنها در ادامه کار فیلمسازان و سایر دستاندرکاران تولید فیلمهای سینمایی مهم است.
فقر هیچ تقدیسی ندارد
وی درباره نقدهای وارد به «شادروان» گفت: برخی از افراد گفتند فیلم تو تقدیس فقر است. از نظر من فقر هیچ تقدیسی ندارد ولی وقتی درباره یک طبقه اجتماعی از مردم مدام فیلم میسازیم و در این فیلمها به آن طبقه میگوییم در شرایط بدی زندگی میکنند، آن طبقه اجتماعی حس میکنند که به ته خط رسیدهاند. در اینجا این سؤال پیش میآید که پس امید در سینما کجاست؟ فیلم من به نوعی شوخی با فقر و مرگ است. همیشه میگویند قسمت تلخ زندگی مرگ است اما از کجا معلوم؟ چه کسی مرگ را تجربه کرده است و میداند که قسمت تلخ زندگی مرگ است. من فانتزیهای زیادی دارم و فردی بذلهگو هستم.
نمازی درباره فیلم قبلیاش «آپاندیس» و «شادروان» افزود: هر کدام از این فیلمها در ژانرهای مختلفی ساخته شدهاند. فیلم شادروان نقطه مخالف فیلم آپاندیس است. من ۵ سال از سینما دور بودم و فیلم شادروان این فاصله ۵ ساله را برایم پر کرد. همیشه دوست داشتم ۳ گانهای با تم تقلب بسازم. فیلمهای آپاندیس و شادروان در همین راستا ساخته شدند. هماکنون قصهای را در دستم دارم که اگر بتوانم آن را بسازم، ۳ گانه مورد نظرم کامل خواهد شد.
فیلم شادروان تلاش دارد روابط اجتماعی را برجسته کند
میثم مهدیار نیز در ادامه گفت: شادروان دستمایه خوبی داشت. ما معمولاً سینمای اجتماعی دوقطبی داریم. در دو دهه اخیر نگاه رقابت غنی و فقیر و تضاد طبقاتی در سینمای اجتماعی ما برجسته شده است و قطبی که تلاش میکند روابط درونی طبقات اجتماعی را نشان دهد، کمتر دیده شده است. این دو قطب باید در کنار یکدیگر قرار بگیرند. تعمیم امر سیاسی به امر اجتماعی در سینمای ما غلبه پیدا کرده است. فیلم شادروان تلاش کرده است که روابط اجتماعی را مقداری برجسته کند و این نقطه تمایز آن از فیلمهای دیگری است که در ژانر آن ساخته میشوند. کلاً کار علوم انسانی و اجتماعی معنا دادن است. ما هر روز میتوانیم از زاویه جدیدی به روابط اجتماعی افراد نگاه کنیم و چیز جدیدی در آن پیدا کنیم.
وی افزود: برخی از فیلمسازان در آثارشان نشان میدهند که فاصلهای میان مردم کشور ما و افراد تبعه افغانستان وجود دارد. این در صورتی است که مردم ما در خیلی از جاها مهماننوازان خوبی بودند و فاصلهای بین خودشان و فردی که تابعیت افغانستان را دارد، نمیبینند. فیلم شادروان این را بهخوبی نشان داده است.
نمازی گفت: پدر و مادر من بهشدت هوای افرادی را که تبعه افغانستان بودند، داشتند. من در چنین خانوادهای بزرگ شدم. من شناخت کاملی از حاشیهنشینان هم داشتم و اگر چنین شناختی از تبعههای افغانستان و حاشیهنشینان نداشتم، فیلم شادروان را نمیساختم.
مهدیار بیان کرد: ما همیشه تأکید داشتیم که فیلمها باید تصاویر واقعیتری از جامعهمان نشان دهند. شادروان، فیلم خوبی است اما من انتظار داشتم این فیلم از مزیتهای نسبی حوزه هنری به اندازه کافی استفاده کند زیرا میدانم حوزه هنری تا اندازهای حامی فیلم شادروان بوده است.
نمازی در پایان در پاسخ به این سؤال که چرا در اثرش از تواناییهای افرادی چون بهرنگ علوی و ساعد سهیلی استفاده کرده است؟ گفت: بسیاری از افراد گفتند با این کار اثرم به نتیجه مطلوب نخواهد رسید زیرا علوی و سهیلی برای بازی در اثرم مناسب نبودند اما بهراستی کارگردانی که ریسک نکند، به چه دردی میخورد؟
نگرانی نعمتالله سعیدی از بایکوت شدن فیلم «علفزار»
سعید قطبیزاده و نعمتالله سعیدی منتقدان سینما مهمان بخش سوم «سینما ملت» بودند. آنها در این بخش فیلم سینمایی «علفزار» به کارگردانی کاظم دانشی و تهیهکنندگی بهرام رادان را نقد کردند.
سعید قطبیزاده گفت: من در کلیت احساس میکنم علفزار به کارگردانی کاظم دانشی یک سری ویژگیهای متنی و یک سری ویژگیهای فرامتنی دارد. متوجه شدهام که طرح موضوعات حاد اجتماعی در فیلمهای سینمایی نشانه سعهصدر جامعه است. امروز نهادهای صنفی حساسیت کمی نسبت به فیلمها دارند ولی نهادهای درون سیستم همچنان نسبت به این آثار فرهنگی حساس هستند.
نعمتالله سعیدی نیز گفت: ۸، ۹ سال است که تعمداً به محل برگزاری جشنواره فیلم فجر نمیآمدم زیرا فیلمهای مورد نظرم را در این جشنواره نمیدیدم. این قاعده با دیدن فیلم علفزار شکست. موضوع بحث ما آستانه تحمل نظام در مقابل یک فیلم فرهنگی نیست. ما در کشورمان هنرمندان نجیبی داریم که جامعه آماریشان با بچههای پلیس و ... فرقی ندارد.
وی تأکید کرد: علفزار دانشی بخشی از افکار من را به تصویر کشید. این فیلم درباره حقوق زنان و خانواده گفتگو کرده است و حرف میزند. محورهای اصلی این گفتمان ضرورت عفت و پاکدامنی، ضرورت حفظ حداقلی تعداد بچهها با هدف تداوم نسل، ضرورت احترام حداقلی به حقوق زنان و حداکثر لذت جنسی برای حداکثر افراد در حداکثر شرایط است. فیلم شادروان همه این اصول را نشان داده است.
قطبیزاده اظهار کرد: «علفزار»، فیلم جسوری است و حاشیههایی هم داشته است. نعمتالله سعیدی پاسخ داد: حاشیههای فیلم «علفزار» از نظر من درواقع حاشیه نیستند.
قطبیزاده گفت: مشکل من با فیلمهای برخی از کارگردان فیلم اولی این است که دچار کمبود نیستند، دچار انباشت هستند. فیلمسازی که فیلم اولش را میسازد میخواهد فکرها و ایدههای ۱۰ سالهاش را در یک فیلم بریزد. «علفزار» طاقت چند داستان موازی و شخصیتهای زیاد را ندارد. از طرف دیگر عیناً منتقل شدن واقعیت به فیلم با الهام گرفتن از یک واقعیت فرق دارد.
این منتقد سینما بیان کرد: مشکل من با علفزار این است که مشخص نیست سه بچه به تصویر کشیده شده در این فیلم چه چیزی را به آینده منتقل خواهند کرد. بچه تصویری از آینده است و من کمتر فیلمی را دیدهام که رگهای از امید نداشته باشد. این فیلم تصویر تکاندهندهای از واقعیت، اجتماع و آینده را نشان میدهد.
سعیدی در ادامه گفت: من تنها نگرانیام بایکوت شدن فیلم «علفزار» است. اتمسفر داستان این فیلم دادسرا است و کاراکتر اصلی آن بازرس قوه قضائیه است. هر کسی که مشکل دارد به دادسرا میرود. من قهرمانی را در فیلم «علفزار» میبینم که حتی اگر اخراج شود، حق دیگران را محقق خواهد کرد. یک قهرمان باید هزینه دهد و قهرمانی که هزینه ندهد، قهرمان نیست.
انتهای پیام/۴۱۰۴/پ
انتهای پیام/